در کل قابل اعتمادم. دنبال آرامش.واسه طرفم مطمینا کم نمیذارم واسه نشکاندن دل مادرم تن به یه ازدواج سنتی دادم وچه بد که هندونه سربسته من خیانتکار بود له شدم شکستم خوردشدم و آب شدن مادر دیدم اما پاشدم جون گرفتم و احساسی تر از قبل که احساسم بیست سالشه
درباره همسر دلخواهم
شدیدا قابل اعتماد. پابه پام باشه حرفش حرفو دلم باشه و متقابلا